
شهره صالحی لرستانی متولد ۲۶ مهر ۱۳۴۵ در تهران و اصالتا لر خرم آباد است
فارغ التحصیل رشته فیلمنامه نویسی در مقطع فوق لیسانس است، پدرش قاضی دادگستری و مادرش معلم بود، یک خواهر و یک برادر دارد، علاوه بر بازیگری در دانشگاه نیز تدریس میکند

از کودکی
علاقه به بازی و نوشتن از کودکی تو خونش بود، می گوید گروه تئاتر مدرسه همیشه دست من بود، از نوشتن و بوجود آوردن لذت می بردم، و در همان دوران قصه هایی شبیه نمایشنامه می نوشتم
تفریحات کودکی زیر میز دادگستری
یکی از تفریحات من و برادر کوچکم در تابستانها که مدرسه نداشتیم، این بود که با پدرم به دادگستری میرفتیم. وقتی مراجعین میآمدند، زیر میز پدر پنهان میشدیم و یواشکی آنها را از لای ترک میز زیر نظر گرفته و به حرفهایشان گوش میدادیم. عشق ما دعواهای زن و شوهری بود.
دانشگاه دیپلم و شروع فعالیت
سال ۱۳۶۴ به تهران بازگشتنند و بعد ز دیپلم وارد دانشگاه هنر در رشته کارگردانی و بازیگری شد، در همان ترمهای اول که اکثر درسهایمان عمومی بود، من غرق تئاتر شدم و ۱۷ نمایش را به کارگردانی خودم روی صحنه بردم. کمکم شروع به بازی کردم و توجهها بیشتر به بازیام جلب شد و پیشنهاد پشت پیشنهاد از راه رسید
با محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، علی دهکردی و خیلی های دیگر هم دوره بودیم شروع به بازی در تلویزیون و سینما کردم، کارهایی مثل سریال «عبور به خیر» اما اولین کار جدی ام که خیلی دیده شد، سریال «آپارتمان» بود

یک شکست عشقی سخت
شهره لرستانی در بیست و هفت سالگی عاشق شد و در عشق شکست خورد همهچیز خیلی ساده شروع شد، داستانی ساده و یک خطی بود. دختری جوان از مردی که با او تفاوت سنی قابلملاحظهای داشت خوشش آمد و به هزار و یک علت به او نرسید.
افسردگی و دوری ۸ ساله از بازیگری
آن موقع این داستان ساده و یک خطی برایم اتفاقی بسیار عظیم و سهمگین بود و باعث شد احساس شکستی بزرگ بکنم. موج غم من را در خود غرق کرد و به دامن افسردگی پناه بردم،وی ۸ سال از بازیگری جدا شد و تنهایی و بیماری اش او را ۴۰ کیلو اضافه وزن تر کرد، بعد از مدتها به کمک روانشناس دوباره به بازیگری برگشت

بیماری …
من بیمار ای دارم که عامل اصلی چاقی ام است شاید باورتان نشود من لب به شکلات و شیرینی و این چیزها نمی زنم من مشکل هیپوتیروئید دارم که یک قسمت داخل هیپوفیزم بد عمل می کند
فراموشی عشق قدیمی
دوری از سینما و کار باعث شد تا به فکر تاسیس خانه پیشکسوتان بیفتم اصلا این کار را شروع کردم تا مشکلات خودم را فراموش کنم. آن روزها مدام به فکر حل مشکلات دیگران بودم مراقب بودم ببینم چه کسی بیمار است یا چه کسی به رحمت خدا رفته و باید برای بزرگداشتش اقدام کرد. همه این کارها را میکردم که عشق از دست رفته ام را فراموش کنم و تمام مشکلات مربوط به آن شرایط را فراموش کنم

وقتی دوباره عاشق می شود
خانوم بازیگر تنهای ما بعد از ۲۰ سال دوباره عاشق شد، بخاطر همین عشقش تصمیم گرفت کاهش وزن بدهد، و موفق هم شد، در این مدت او وزن های اضافی اش رو کم کرد و دوباره با قدرت به زندگی اش برگشت …
ازدواج
هنوز ازدواج وی رسانه ای نشده است
علایق
آشپزی : آشپز خوبیم، تبحرم در پخت استانبولی و خورشت کرفس و خورشت بادمجان است
تفریح : تماشای فیلم با دوستانم و سفر. من خیلی سفرهای داخلی و خارجی رفتم
بازیگری یا کارگردانی : بر اساس علاقه شخصیام کارگردان را انتخاب می کنم
